انتساب های بی سند به پیامبر اکرم توسط شریعتی
آقای دکتر شریعتی که به تعبیر خودش بالاترین اسلام شناس است ، در نحوه برخورد پیامبر اسلام در آخرین لحظات زندگی آن حضرت در کتاب اسلام شناسی چاپ طوس ص 441 ( توجه داشته باشید کتاب اسلام شناسی چاپ طوس با اسلام شناسی چاپ تهران متفاوت است ) چنین نوشته است :
اسماء زن جعفر و خویشاوند میمونه همسر پیامبر ، از مهاجران حبشه بود ، وی ترکیب دارویی را که در آنجا آموخته بود ، برای پیامبر ساخت. در حالت اغماء آنرا به دهان وی ریختند ، چون به هوش آمد و دانست بی اجازه وی زنان از پیش خود به او دوا خورانده اند ، سخت خشمگین شد و بازخواست کرد ، همگی به گردن عباس انداختند و عباس توضیح داد : ترسیدیم بیماری تو ذات الجنب بوده باشد . از این توضیح خشمش بیشتر شد و برای تنبیه آنان دستو داد هر که را در خانه حضور داشت (جز عباس) از آن دارو بخورد ، میمونه روزه داشت اما پیغمبر اورا هم استثنا نکرد .
در جواب بافته های ایشان سوالاتی از این قرار مطرح است :
پیغمبر معصوم به چه مجوزی دارویی را که برای شخص غیر مریض روا نیست به اهل خانه حتی میمونه روزه دار می خوراند ؟
گذشته از این چگونه همه زنهای پیغمبرو دیگر حاضران دروغ گفته اند و دروغ خود را هم به گردن عباس انداخته اند ؟ و عباس نیز چگونه دروغ را از خودش نفی ننمود ؟ از همه بالاتر پیغمبری که به اذن الهی عالم به غیب است ، چگونه پی نبرد که چه کسی دارو را به وی خورانده است ؟
معلوم نیست آقای شریعتی این مطلب را از کجا نقل نموده است ؟