دکتر انحراف

نقد افکار و آئار دکتر علی شریعتی

دکتر انحراف

نقد افکار و آئار دکتر علی شریعتی

در "دکترِ انحراف" به انحرافاتی که با سوء استفاده از کلمه "دکتر شریعتی" به مردم خورانده شده است آشنا خواهیم شد. تقاضا داریم با حوصله تمام مطالب را دنبال کنید...

*نکته مهم: این وبلاگ تنها مطالبی را که می تواند مورد نقد قرار بگیرد را نقل می کند و هیچگونه پیش داوری و قضاوت وجود ندارد.

نظر شهید مطهری در مورد علی شریعتی 2

پنجشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ق.ظ

شهید آیت الله مطهری در ابتدای نقدهای کوتاهی که بر جزوه اسلام شناسی دکتر شریعتی نوشته اند (الآن به صورت کتاب درآمده)، در رابطه با غالب آثار دکتر چنین یادآور می شوند :

«این جزوه مانند غالب نوشته های نویسنده، از نظر ادبی و هنری، اعلی و از نظر علمی، متوسط است و از نظر فلسفی، کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی، صفر است» 


«نویسنده جزوه نظر به غرور بی حد و نهایتش –همان طور که خاصیت هر مغروری است- عقده ندانستن علوم اسلامی از فلسفه، کلام، فقه، عرفان و غیره دارد و با دو نمود روانی، عقده خود را اشکار می کند؛ یکی آنکه هی مرتب اسما و عناوین را از قبیل مشبّهه، مجسّمه، وحدت وجود، کثرت وجود، حلولیّه، غنوصیّه، انوار اسفهبدیّه، و غیره تکرار می کند به علامت اینکه ما هم اهل بخیّه ایم و از طرف دیگر به شدت آن را نفی می کند و بی ارزش می خواند، در صورتی که اگر دچار چنین غرور و خودبزرگ بینی نبود، مانند هر جاهل بی خبر دیگر، نه مدعی می شد و نه انکار می کرد.

ایشان برای اینکه بچه ها باور کنند که ایشان هم اهل بخیّه اند و همه را می دانند، سرفصل ها و رشته ها و فرقه ها را نام می برند برای آنکه خدای ناخواسته کسی توقع زیادتری نداشته باشد و کتابی را جلوی ایشان نگذارد که بسم الله این نیم صفحه را از فلان کتاب معنی بفرمایید، می فرمایند ولی همه این ها حالات واهی است و یک ذره معنا ندارد، نه این که معنا دارد و من نمی فهمم».

کتاب استاد مطهری و روشنفکران، ص42

 شهید آیت الله مطهری در ابتدای نقدهای کوتاهی که بر جزوه اسلام شناسی دکتر شریعتی نوشته اند (الآن به صورت کتاب درآمده)، در رابطه با غالب آثار دکتر چنین یادآور می شوند :

«این جزوه مانند غالب نوشته های نویسنده، از نظر ادبی و هنری، اعلی و از نظر علمی، متوسط است و از نظر فلسفی، کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی، صفر است».

استاد مطهری و روشنفکران-ص۳۴


انتشارات صدرا / چاپ دوم / ١٣٨٠ / ۴٨ صفحه

(این کتاب الآن با جلد آبی رنگ در بازار موجود است) 

 

شهید آیت الله مطهری در نامه معروف خود به امام چنین می نویسد:

 «خوب است اطلاع داشته باشید که پس از مذاکره با بعضی دوستان مشترک، قرار بر این شد که بنده دیگر درباره مسائلی که به شخص او مربوط می شد، از قبیل صداقت داشتن و صداقت نداشتن و از قبیل التزامات عملی سخن نگویم، ولی انحرافاتی را که در نوشته های او هست، به صورت خیرخواهانه -و نه خصمانه- تذکر دهم؛ ولی اخیراً می بینم گروهی که عقیده و علاقه درستی به اسلام ندارند و گرایش های انحرافی دارند با دسته بندی های وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرئت اظهار نظر در گفته های او را نداشته باشد... در ماه های آخر عمر شریعتی، بنده مکرر به وسیله اشخاص مختلف به او پیغام دادم که در نوشته های تو مطالبی است بر ضد اسلام و لازم است اصلاح شود. من حاضرم در حضور جمعی صاحب نظر، یا هرطور که خودت مایل باشی به تو ثابت کنم. اگر ثابت شد، خودت آنها را –ولو بنام خودت، نه بنام من- اصلاح کن که شأن تو بالا هم خواهد رفت و الّا مجبورم از تو صریحاً و مستدل انتقاد کنم و برایت گران تمام خواهد شد».

سیری در زندگی استاد مطهری-ص ۲۲۵

 شهید آیت الله مطهری در نامه معروف خود به حضرت امام خمینی :

عجبا ! می خواهند با اندیشه هایی که چکیده ی افکار «ماسینیون» مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار «گورویچ» یهودی ماتریالیست و اندیشه های «ژان پر سارتر» اگزیستانسیالیست ضد خدا و عقاید دورکهایم جامعه شناس ضد مذهب است، اسلام نوین بسازند! پس و علی الاسلام السلام. به خدا قسم ، اگر روزی مصلحت اقتضا کند که اندیشه های این شخص [دکتر شریعتی] حلاجی شود و ریشه هایش بدست آید و با اندیشه های اصیل اسلامی مقایسه شود، صدها مطلب به دست می آید که بر ضد اصول اسلام است و به علاوه بی پایگی آنان روشن می شود.

نویسنده وبلاگ :

کسی که اسلام شناس نیست چه حقی دارد چند جلد کتاب اسلام شناسی بنویسد؟! جز این که مطالب اسلام را تحریف کند و گمراهی بیافریند برای جوانان خام، و عاقبت خود را تیره و تار کند.

 

نمونه:

یک نمونه از ده ها مطالب توهمی و دروغی که در کتاب اسلام شناسی دکتر شریعتی آمده است:

علی که هنوز چنین حرکاتی را نمی شناخت، (وبلاگر : عجبا !! علی ع همان کسی که در بدو تولد در آغوش پیامبر قران نازل نگشته را خواند!! ) شگفت زده می نگریست ، انتظار می کشید تا محمد و خدیجه نمازشان را سلام دادند.

-         در برابر که به سجده می روید ؟

-         در برابر الله که مرا به رسالت مامور کرده است تا مردم را به او بخوانم ، از تو می خواهم که به او بگروی و به رسالت من ایمان آوری ، سپس او را به انکار بتان دعوت کرد (پناه بر خدا.. دعوت به انکار چیزی برای کسیست که به انها اعتقاد دارد) و آیاتی را که رسیده بود بر او خواند .

علی گرچه هنوز پسر بچه ای هشت ساله است و تحت تکفل محمد و به او سخت ایمان دارد ، اما مردی که جرثومه (جنین) اش را با استقلال و استقامت سرشته اند ، نمی تواند بدین سادگی عقیده ای را بپذیرد و یا به دروغ بدان تظاهر کند ، گفت : «به من مهلت دهید تا در آن بیندیشم و با پدرم ابوطالب مشورت کنم.» اطاق را ترک کرد و یک راست به سوی خوابگاه خویش رفت و شب را در اندیشه این دعوت گذرانید ، آیاتی را که محمد بر او خوانده بود ، محمد را ، و رسالتش را ، بتان را ، الله را ، همه را در مغز جوانش مجسم می کرد...
(اسلام شناسی علی شریعتی چاپ طوس ص488)
نظر نویسنده وبلاگ :
برای کسی که صرفا علاقمند داستان خوانی و داستان سراییست .. شریعتی قلمی بینظیر دارد..
 اما ای کاش قلمش را خورد میکرد و به وادی اسلام و تشیع وارد نمیگشت..
 زیرا اینجا بحث ، بحث خدا پیامبر و اولیاء الله است .. نه وهم پردازی های ادبی و قلم فرسایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">