دکتر انحراف

نقد افکار و آئار دکتر علی شریعتی

دکتر انحراف

نقد افکار و آئار دکتر علی شریعتی

در "دکترِ انحراف" به انحرافاتی که با سوء استفاده از کلمه "دکتر شریعتی" به مردم خورانده شده است آشنا خواهیم شد. تقاضا داریم با حوصله تمام مطالب را دنبال کنید...

*نکته مهم: این وبلاگ تنها مطالبی را که می تواند مورد نقد قرار بگیرد را نقل می کند و هیچگونه پیش داوری و قضاوت وجود ندارد.

گزافه گویی هایی از علی شریعتی در موارد مختلف...

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰ ق.ظ

جا دارد در ادامه چند کوتاهی دیگر شریعتی به آستان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام بر شمرده گردد. یکی از دستاویز های مهمی که سالیان سال، اهلبیت علیهم السلام در دفاع از حق غصب شده خودشان استفاده می کردند ماجرای خلافت و فدک و سقیفه بود. به این جملات شریعتی  توجه کنید:

دو آیه در قرآن صراحتا اصل  شؤر  را در امور اعلام میکند. "وشاورهم فی الامر" و "امرهم شوری بینهم". هنگامی که پیغمبر وفات یافت، کارگزاران سیاست اسلامی غیر از علی بن ابی طالب و یارانش بر اساسا این حکم گرد آمدند تا جانشین پیغمبر را برای رهبری مردم انتخاب کنند. اجماع یعنی توافق اکثریت در امری که امروز تنها شکل مورد قبول همگی برای تحقق دموکراسی است. یکی از اصول اجتماعی و سیاسی اسلام است. پیغمبر خودش به شورا معتقد بود و به آن عمل می کرد. عمر نیز برای رعایت اصل شوری، انتخاب جانشین خود را به شورا وا گذاشت و عثمان نیز بدین صورت انتخاب شد. اسلام شناسی / چاپ طوس / صص 38 تا40

امیدوارم در جملاتی که گذشت خوب دقت شده باشد. توجه کنید که چه نابخردانه و بدون آگاهی از مبانی اسلامی، نظریه پردازی گردیده و حق غصب شده اهلبیت علیهم السلام را نادیده گرفته است. او نمی داند که شورا در اموری است که نصّ صریح در آنها موجود نباشد. نه آنکه هزاران نفر برای خلافت و رهبری علی علیه السلام که از طرف خدا برگزیده شده، در غدیر با او بیعت کرده باشند. او نمی داند این آیاتی که دارد به آنها اشاره و با آنها محاجه می کند، به اتفاق فریقین در مسائل و امور جنگی است. او نمی داند که مقام امامت همانند نبوت مقامی انتصابی از ناحیه خداست و دخالت مردم در تعیین آن بی معناست. او نمی داند در قرآنی که دارد به آن استناد می کند آیه ای نازل شده و خدا به رسولش امر کرده که ولایت و رهبری علی علیه السلام را ابلاغ کن. او نمی داند این تصور که پیغمبر در همه امور به شورا اعتقاد داشته و بدان عمل می نموده تصوری است واهی. اصل این است که در تمام مسائلی که از طرف خدا وحی آمده، پیغمبر اجازه ندارد با امت مشورت کند و هیچگاه در چنین اموری با مردم مشورت نکرده اند. او نمی داند که شیعه و سنی مستندات و روایات بیشماری دارند که رسول گرامی صل الله علیه و آله مردم را امر کرده از علی علیه السلام پیروی کنند و گوش به فرمان او باشند. او هزاران چیز دیگر را هم نمی داند و با وجود این همه ندانستن ها به ابراز نظر پرداخته است.

دیگر جای تعجب نیست کسی که غدیر را نادیده بگیرد و شورای خلافت را صحیح شمارد، فضائل علی علیه السلام را هم مسخره کند و قبول نداشته باشد. در کتاب «پدر، مادر، ما متهمیم» با نیشخند، خطاب به پدرش می گوید:

میگویی وقتی پیغمبر به معراج رفت، خدا با وی به آهنگ علی حرف زد تا برایش خوشایند باشد. پدر، مادر، ما متهمیم / چاپ حسینیه ارشاد / ص54


او چنین واقعه مهمی را نادیده گرفته که هیچ، مسخره هم می کند. عبدالله بن عمر، فرزند خلیفه دوم و از مبغضین حضرت علی علیه السلام هم به این واقعه اعتراف دارد. پس حرف حساب شریعتی دیگر چیست! از عبدالله بن عمر نقل شده است که «از رسول خدا صل الله علیه وآله پرسیدند: خداوند در شب معراج با چه زبانی با تو سخن گفت؟ ایشان جواب فرمود: به زبان علی بن ابی طالب»

وی تنها در این بخش  فضیلت علی علیه السلام را نادیده نمی گیرد. او فضائل تمامی اهل بیت علیهم السلام را نادیده می گیرد و مسخره هم می کند. او حتی ذکر فضائل اهل بیت علیهم السلام را هم صحیح نمی داند و قائل است که منتهی به اریستوکراسی (حکومت اشرافی) می شود. در بخش دیگری از اسلام شناسی وی آمده است:

اریستوکراسی به معنی واقعی آن که پایه اش بر اعتقاد به فضائل نسبی و خوانوادگی است، موجب پیدایش طبقه اشراف و نجبا در جامعه شد. بنابراین اعتقاد به اصالت خون و نسب، عامل پیدایش این طبقه بوده و هر گاه این اعتقاد در اذهان سست شود، پایۀ اجتماعی اریستوکراسی نیز متزلزل می گردد، چنانکه خود شاهد بوده و هستیم.

در تاریخ اسلام اعتقاد مسلمین که تحت تأثیر نسب پرستی برای منسوبین پیغمبر فضیلتی خاص قائل بودند، موجب پیدایش یک طبقۀ نژادی خاص و بسیار پرنفوذ و مشخص گردید. اسلام شناسی / چاپ طوس / ص30


مثلاً آنها علم غیب می دانند وانسان نمی تواند بداند. آنها دشمنان را با یک فوت به سگ یا خوک یا شغال یا خرس و خوک و هر حیوانی که سفارشش را داده باشند تبدیل می کنند وانسان نمی تواند. آنها در قنداق اژدها را می درانند. تشیّع علوی وتشیّع صفوی /  چاپ حسینیه ارشاد / ص77

چه بسیارند کسانی که خود را اسلام شناس جا می زنند و بویی از اسلام شناسی نبرده اند و شریعتی نیز با این سخنانش همین راه را رفته است. اینها تراوشات افکار پریشان علی شریعتی است که خود را نظریه پرداز بزرگ دینی می داند و از آیات و روایات بی خبر است.

او چون اطّلاعی از آیات و روایات ندارد، چنین سخنان کودکانه ای زده و سعی کرده که آنها را به خورد مخاطبانش هم بدهد. دربارۀ شرافت خاندان گرامی پیامبر صل الله علیه و آله، تنها آیه ی «مودّة القربی» کفایت می کند. در آیه 42 سوره شوری، خداوند به رسولش صل الله علیه و آله می فرماید: «بگو ای پیامبر از شما اجری نمی خواهم مگر دوستی و محبت خویشان و نزدیکانم را».

شیعه و سنی، بالاتفاق قائلند که این آیه درباره علی و فاطمه و حسن و حسینعلیهم السلام نازل گردیده است. چه شرافتی بالاتر از این، نگاهی به زیارت جامعه کبیره تمام مطلب را روشن می سازد؛ و مقام و عظمت و شأن اهل بیت علیهم السلام را بیان می کند؛ آن وقت کارها و رفتارهای ساده ای را که از علما و بزرگان ما هم ساخته است را شریعتی تمسخر می کند.


نظرات  (۱)

و در اینها نشانه هایی ست برای آنانی که می اندیشند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">